عشق یعنی … نتونی صبر کنی تا کسی شما رو به هم معرفی کنه
عشق یعنی … همون سلام اول.
عشق یعنی … چیزی مثل تنفس در هوای پاک کوهستان.
عشق یعنی … به هزار زبون بهش بگی دوستت دارم .
عشق یعنی … انفجار احساسات.
عشق یعنی … وقتی دلت می ره نتونی جلوشو بگیری.
عشق یعنی … جذب شخصیتش بشی.
عشق یعنی … ترو ببخشه و یه فرصت دیگه بهت بده.
عشق یعنی … وقتی من و تو ما می شیم
عشق یعنی … حاصل جمع دو انسان
عشق یعنی … کسی رو داشته باشی که مواظب هیکلت باشه
عشق یعنی … مایه قوت قلب
عشق یعنی … شادی و نشاط
عشق یعنی … کسی که دلتو می بره
عشق یعنی … غذا رو شریکی خوردن.
عشق یعنی … توی ذهنت خودتو با اون مجسم کنی.
عشق یعنی … وقتی توی انتخابت شک نداری.
عشق یعنی … فرار کردن به دنیای خصوصی خودتون.
عشق یعنی … هر روز به بهونه ای جشن گرفتن.
عشق یعنی … در موفقیت هم شریک بودن.
عشق یعنی … خاطرات خوشی را که با هم داشتین بشماری تا خوابت ببره.
عشق یعنی … عکس عشقت یه جایی جلوی شماته.
عشق یعنی … بوی عطرش از خاطرت نره.
عشق یعنی … از خودت بپرسی چرا دم به ساعت بهت زنگ نمی زنه.
عشق یعنی … وحشتی از بودن با اون نداری.
عشق یعنی … خوبی هاشوهم درکنار بدی هاش ببینی.
عشق یعنی … یه عالمه حرفو با یه اشاره گفتن.
عشق یعنی … یه کیک خونگی برای روز تولدش.
عشق یعنی … تمام توجهت به اون باشه.
عشق یعنی … کسی رو داشته باشی که ازت محافظت کنه.
عشق یعنی … هلش بدی توی مسیر درست.
عشق یعنی … یادت نره که هر کسی باید بتونه عقیدشو بگه.
عشق یعنی … یه قرار ملاقات خیلی مهم.
عشق یعنی … با هم تاب خوردن.
عشق یعنی … چیزی که کمک می کنه تا دل شکسته رو دوباره درمون کنی.
عشق یعنی … با هم ارتباط قلبی داشتن.
عشق یعنی … با هم موسیقی رمانتیک گوش دادن.
عشق یعنی … یکی همیشه با یه کادو و هدیه کوچولو بیاد.
عشق یعنی … بعضی وقتا بی حوصله شدن.
عشق یعنی … روی هم اسمای قشنگ گذاشتن.
عشق یعنی … چیزی که شما رو ثروتمندترین آدمای روی زمین می کنه.
عشق یعنی … اولین کسی که زنگ میزنه ببینه تو رسیدی خونه یا نه.
عشق یعنی … از اینترنت بیرون اومدن وکامپیوتر رو خاموش کردن و با هم به گشت و گذار رفتن.
عشق یعنی … وقتی نشونه ها امید بخشن.
عشق یعنی … شمع ومهتاب وستاره ها.
عشق یعنی … وقتی دل پادشاهی می کنه.
عشق یعنی … وقتی اطمینان پیدا میکنی که اون مرد دلخواهته.
عشق یعنی … وقتی مردی به دختر دلخواهش برمی خوره.
عشق یعنی … کم کردن فاصله ها.
عشق یعنی … کلید یه رابطه محکم
عشق یعنی … دو تایی سوار یه ماشین قوی توی پستی و بلندی ها.
عشق یعنی … برای تولدش درست همون چیزی رو که دوست داره بهش هدیه بدی.
عشق یعنی … دلت بخواد هدیه ای به اون بدی که مثل یه گنج نگهش داره.
عشق یعنی … به اون نشون بدی که واقعا درکش می کنی.
عشق یعنی … وقتی با هم مشکل پیدا می کنید به حرفای هم خوب گوش کنید.
عشق یعنی … وقتی باهاش قرار داری حسابی به خودت برسی.
عشق یعنی … مثل توی قصه ها رمانتیک بودن.
عشق یعنی … براش یه نامهء رمانتیک بفرستی.
عشق یعنی … بعضی وقتا دل همدیگه رو شکستن.
عشق یعنی … احساس کنی که همهء دور و برت روعشق گرفته.
عشق یعنی … چیزی که از کلمات قویتره.
عشق یعنی … روی دریای خوشبختی شناور بودن.
عشق یعنی … بعضی وقتا جز ماه غمزده همدمی نداشته باشی.
عشق یعنی … جادوش کنی.
عشق یعنی … کسی رو داشته باشی که لحظات قشنگ زندگیت رو باهاش شریک بشی.
عشق یعنی … وقتی توی دنیا هیچ چیز جز خودتون دو تا اهمیت نداره.
عشق یعنی … دو چهره خندون.
عشق یعنی … یه بازی که تمومی نداره.
عشق یعنی … چیزی مثل برنده شدن توی بازی.
عشق یعنی … احساس کنی پاهات رو زمین بند نیست.
عشق یعنی … به جای اینکه بره ها رو بشماری آنقدر به اون فکر کنی تا خوابت ببره.
عشق یعنی … حرفشو باور کنی.
نظرات شما عزیزان:
نویسنده : soheil