تذکر جدی به عیدی بگیران
عیدی خود را در جیب خود نگه دارید !
ما هنوز سر اون عیدی هایی که ازمون میگرفتن
و میرفتن واسم حساب بانکی باز میکردن، اما هیچ وقت ندیدمشون
با خانوادمون درگیرم !
نویسنده : soheil
.
تذکر جدی به عیدی بگیران
عیدی خود را در جیب خود نگه دارید !
ما هنوز سر اون عیدی هایی که ازمون میگرفتن
و میرفتن واسم حساب بانکی باز میکردن، اما هیچ وقت ندیدمشون
با خانوادمون درگیرم !
اینایی که عید میرن مسافرتای طولانی
هم به خودشون حال میدن هم یه لشکر آدمو از دید و بازدید معاف میکنن
خدا عوضشون بده ،اصن آدم نمیدونه چجوری ازشون تشکر کنه !
مژده ای دل که دگرباره بهار آمده است
خوش خرامیده و با حسن و وقار آمده است
به تو ای باد صبا می دهمت پیغامی
این پیامی است که از دوست به یار آمده است
شاد باشید در این عید و در این سال جدید
آرزویی است که از دوست به یار آمده است . . .
این روزا که همه منتظر تحویل سال نو هستن ، من بی تفاوت لحظه هارو سپری می کنم...
ای کاش می دونستی که بودنت سال تحویل منه...
در سکوتی سرد شاهد پر پر شدن جزوه های نخوانده هستیم. در سوگشان تا پاسی از شب بیدار میمانیم و بر سر میزنیم. باشد که خداوند در پاس کردن ما را یاری فرماید. ایام غمبار امتحانات تسلیت باد.
ایام امتحانات است و هر روز امتحان می دهم هر روز همان سوال است هر روز هم رد می شوم هر روز برگه هایم را یک شخص متفاوت تصحیح می کند اما همه آنها یک نمره می دهند : \"سادگی \"
دانشجویان عزیز به لحظات ملکوتی:
غلط کردم، ازترم بعد میخونم نزدیک میشویم! التماس دعا
بوی شوم امتحان آیدهمی / یاد صفر مهربان آید همی/ ما زتعلیم و تعلم خسته ایم / دل به امید تقلب بسته ایم / ما برای کسب مدرک آمدیم / نی برای درک مطلب آمدیم
قانون پایستگی درس ها:
درسها نه پاس میشوند نه حذف، بلکه از ترمی به ترم بعد منتقل میشوند
دانشجويان عزيز درفصل امتحانات زياد به خودتان فشار نياوريد حتي امام(ره) هم به شما اميد نداشت.هميشه ميگفت اميد من به شما دبستاني هاست
طالع بینی دانشجویی:
یه سکه میندازیم بالا، اگه شیر اومد می خوابیم!
اگه خط اومد فیلم می بینیم!
و اگه 'لبه' اومد درس می خونیم!!!
یادم آید روز دیرین، خوب وشیرین، اول ترم، وقت بسیار، درس اندک… اما اینک روز آخر، روز تلخ امتحانات، آخر ترم، وقت اندک درس بسیار، درس بسیار، درس بسیار !
یادم آید روز دیرین، خوب وشیرین، اول ترم، وقت بسیار، درس اندک…
اما اینک روز آخر، روز تلخ امتحانات، آخر ترم، وقت اندک درس بسیار، درس بسیار، درس بسیار !
چهارتا از مهم ترین دست آوردهای دانشگاه:
- اس ام اس دادن بدون نگاه کردن به موبایل ...
- خوابیدن در حالت نگاه کردن به کتاب ...
- کار گروهی در هنگام امتحان ...
- حرف زدن بدون تکون خوردن لب ...
دانشجوی عزیز،وقتی که شما سر کلاس اس ام اس میفرستی من کاملا متوجه میشم، چون هیچ احمقی به خشتک خودش زل نمیزنه در حالی که لبخند روی لباشه !
دوستدار تو، استاد
سه تا از بهترين خوابيدنهاي دنيا:
1.خوابيدن رو پاي مامان وقتي کلي خسته اي
2.خوابيدن رو شونه عشقت وقتي کلي تنهايي
3.خوابيدن با چشماي باز وقتي استاد داره درس ميده !
یه دختر نمیتونه کمکتون کنه تا نمره قبولی بیارید، ولی نمره های قبولیتون میتونه کلی دختر براتون جایزه بیاره، پس به درس خوندن عشق بورزید نه به دخترا !
(سازمان حمایت از آینده پسرای تنها)
حالا هر شب تا 4 صبح پاي نت ول مي چرخيا...
يه شب خواستي برا امتحان بيدار بموني کافئين خالص هم بخوري 10.5 بيهوش ميشي رو تخت!
تا حالا دقت کردين هر استادي که اول ترم نيشش تا بنا گوش بازه، آخر ترم اشک شما رو در مياره؟
بوسه ام را می گذارم پشت در
قهرکردی , قهرکردم , سر به سر
تو بيا , در را تماما باز کن
هر چه ميخواهي برايم ناز كن
من غرورم را شکستم , داشتی ؟
آمدم , حالا تو با من آشتی ؟
چي ميشد تو هم منو دوستم ميداشتي نا زنين
جاي گريه رو لبام خنده مي كاشتي نازنين
حالا كه قهري باهام ولي بدون دوستت دارم
طاقت قهر ندارم پس آشتي آشتي نا زنين
به خاطر يافتن مقصر,
زندگي ات را تلخ و سياه نكن.
بگذار آن چه در پايان يك عشق به جاي ميماند
خاطرات خوش باشد با من آشتي كن تا دنيا با من آشتي كند
قهر مكن اي فرشته روي دلارا
ناز مكن اي بنفشه موي فريبا
طعنه و دشنام تلخ اينهمه شيرين
چهره پر از خشم و قهر اينهمه زيبا
ناز تورا ميكشم به ديده منت
سر به رهت مينهم به عجز و تمنا
هميشه رفتن بهترین نیست
گاهي ميان رفتن وماندن هيچ فرقي نيست
چه قهر باشيم چه آشتي
اصل درست اين است که عزيزان ما در خانه ي دل ما جاي دارند
بهانه ميتراشي و مرا عذاب ميدهي
به روح بي قرار من تو اضطراب ميدهي
دلم پر از گلايه ها تنم اسير درد و خون
ولي تو قهر با دلم براي لحظه اي مكن
بیا با پاک ترین سلام عشق آشتی کنیم *بیا با بنفشه های لب جوب آشتی کنیم * بیا ازحسرت و غم دیگه باهم حرف نزنیم * بیا برخنده ی این صبح بهار خنده کنیم
چنین گفت زرتشت:...عاشق عاشقی باش و دوست داشتن را دوست بدار. از تنفر متنفر باش، به مهربانی مهر بورز، با آشتی آشتی کن و از جدایی جدا باش
از تو به يك حرف ناروا نكشم دست
وز سر راه تو دلربا نكشم پا
عاشق زيباييم اسير محبت
هر دو به چشمان دلفريب تو پيدا
يه روزي گله كردم من از عالم مستي
تو هم به دل گرفتي دل ما رو شكستي
من از مستي نوشتم ولي قلب تو رنجيد
تو قهر كردي قهرت مصيبت شدو باريد
پشيمون و خستم اگه عهدي شكستم
آخه مست تو هستم اگه مجرم و مستم
مهم نيست كي مقصر است
باور کن مهم اين است که يادمان باشد عمرمان کوتاه است
در پايان زندگي خواهيم گفت: کاش فقط چند لحظه بيشتر فرصت داشتيم تا خوب بهم نگاه کنيم و همه ناگفته هاي مهر آميز يک عمر را در چند ثانيه بگوييم پس نازنين بيا آشتي كنيم با مهر
دوستي را دوست، معني مي دهد
قهر هم با دوست، معني مي دهد
هيچ كس با دشمن خود، قهر نيست
قهري او هم نشان دوستي است
جنس من از آهن و از سنگ نيست
من دلم تنگ است و يار دلتنگ نيست
حال دل از من نميپرسي چرا
حال پرسيدن كه ديگر ننگ نيست
منو ببخش تنهام نزار ، برای آخرین بار
تنهام نزار ، بی من نرو ، نگو خدانگهدار
اینقدر نگو : اگه ببخشم کوچک می شوم ، اگه با گذشت کردن کسی کوچک می شد ، خدا اینقدر بزرگ نبود .
برام بمون ، بهونه باش برای دل سپرد/نزار که آرزوم بشه یه روزی بی تو مردن
منو ببخش که درخشیدی و من چشمامو بستم
منو بخشیدی و من چشمامو بستم
تو به پای من نشستی و جدا از تو نشستم
که نیاوردی به روم هر جا دلت رو می شکستم
منو ببخش ، منو ببخش .....
منو ببخش عزیزم که از تو می گریزم
می سوزم و خاموشم تو خودم اشک می ریزم
منو ببخش اگه خیلی بهت بدی کردم
گر تو را از ابلهی کردم رها ، برمن ببخش/بر سر پیمان نه بر مهر و وفا ، بر من ببخش
راه ورسم عاشقی را نا بلد چون کودکان/اشتباه و ناروا کردم خطا ، بر من ببخش
من رو ببخش نه به خاطر اینکه من لایق بخشش هستم بلکه تو لایق ارامش هستی من ارامش تو رو حتی به ارامش خودم نیز ترجیح میدم
منو ببخش که نادیده گرفتم التماس اون نگاه نگرون رو
منو ببخش که گرفتم به جای دست عاشق تو دست عشق دیگرون رو
اگه راهم این روزا از تو یکم دوره ببخش
توی زندگی آدم یه وقتا مجبوره ببخش
اون منم که عاشقونه شعر چشماتو می گفتم
هنوزم خیس می شه چشمام وقتی یاد تو می افتم
هنوزم میای تو خوابم تو شبای پر ستاره
هنوزم می گم خدایا کاشکی برگرده دوباره
به دنبال چه پایانی خلاف جاده ایستادی؟
چرا تاعادتت کردم به فکر رفتن افتادی؟
چرا باید به تنهایی دوباره بی تو برگردم؟
کجای جاده بد بودم؟ کجای قصه بد کردم؟
حالا که دستانت چتر نمی شوند حالا که نگاهت ستاره نمی بارد حالا که خانه ای برای ما شدن نداریم از کاغذ شعرهایم اتاقی می سازم تا آوار تنهایی بر سرت نریزد و آرامش خیالت،خیس اشکهایم نشود
هر جا دلت شکست ، خودت شکسته ها رو جمع کن تا هرکسی منت دست زخمشو به رخت نکشه !!
هيچ دلي بي بهانه نمي تپد نمي دانم بهانه ها دلگيرند يا دلها بهانه گير
رد پای من در برف های زمستان باقی است،حتی بهار هم قندیل های دلم را آب نکرد
کجایی ببینی لبه پرتگاه زندگی ایستاده ام ، صدای باران آزارم میدهد ، آری این منم ! منی که هنگام باران قدم برمیداشتم بدون چتر زیر باران
تو بامن چه کردی؟؟
( توضیح 4جوک : هادی جان خودمون هزار تا غم و غصه داریم ، اونوقت هی چپ و راست اشکمونو در میاری ! باز از این اس ها بفرستی منتشر نمیکنم دیگه . اومدیم اینجا دور هم شاد باشیم D: )
در بیابان عشقت سایبانی نمیبینم ، دارم میسوزم از درد عشقت ، ولی از تو جان رسانی نمیبینم.
به خوابـــم نيـــا خوابــــم را رنگـــي ميکنـــي و روزم را سياه